Dienstag, 21. Mai 2013

آسمانی


 

آسمانی

 

برگی از خاطره بوسید لبم، پنجره و درواشد

فصل گل جشن گرفت و تن دریاوچمن زیبا شد

وقتی آیینه و گلواژه ی لبخند همآغوش شدند

تن من  عطر بهشتی مست و بی پروا شد

تو وزیدی تارتار اطلس گیسوی شب از هم پاشید

زندگی ، شادی و شعر باردگر معنا شد

آسمان یک سبد ماه به دستانم داد

مخمل پوست تنم شاخه گل رویا شد

نادیه فضل

21.05.2013

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen