کمپاینی با شعار شانزده
روز مبارزه علیه خشونت دربرابر زنان
از 25 نوامبر روز بین
المللی مبارزه علیه خشونت در برابر زنان تا 10 دسامبر، روز بین المللی حقوق بشر.
نادیه فضل
کامپاینی زیر شعار« 16 روز مبارزه
بین المللی علیه خشونت در برابر زنان» که امسال به مناسبت روز بین المللی مبارزه
در برابر خشونت عیله زنان آغاز گردیده است، نقطه عطفیست برحضور آشکار و پنهان
خشونت در برابر زنان که هنوز هم پیکر بیمارشماری از کشورهای جامعه بین المللی را آزار می دهد.
نیم نگاه
با آنکه قرن بیستم و دهه اول قرن
بیست و یکم پیام آور روزگاری بوده و است که بشریت با دستاوردهای برازنده مؤفق شده
اند تا فاصله ها را کمتر نموده و تمدن ها و فرهنگ ها نیز با کم شدن فاصله ها زمینه
نزدیکی بیشتر را بهم بیابند.
اما باوجود آن؛ هنوز هم قوانین
بدوی در کشورهای مختلف جهان حاکم اند و خشونت در برابر زنان نیز با اشکال گوناکونی
تشدید یافته است.
در سالهای اخیرزنان مخصوصآ کشور
های درگیر جنگ و کشورهای فقیر، زیانهای جبران ناپذیری را متقبل شده اند.
از یک جانب سنت ها و روابط قدیمی و
پوسیده مجددآ توسط افراطیان مذهبی صیقل داده شده و تلاش می شود تا به بد ترین نوع
جنایات جلوه مذهبی بدهند، از جانب دیگر زیر پوشش آزادی زنان از محرومیت بزرگترین
قشر جوامع، سوء استفاده صورت می گیرد و تا حد ممکن زنانی که شعورچندانی در مسایل سیاسی ندارند، در بلندای مقامهای سیاسی نصب می
شوند.
این زنان نه تنها اینکه کمکی به
خود نمی نمایند بلکه با کار کرد های بی ریشه خود، سبب می شوند تا عرصه برای
زنانیکه دانش سیاسی و اجتماعی دارند نیز تنگ تر گردد.
افزون براین محدودیت های فرهنگی و
سنتی نیز سبب می شوند تا زنانیکه مورد تجاوز قرار می گیرند وبا پدیده شوم سوء
استفاده جنسی روبرو می گردند نیز دهن باز نکنند و به اصطلاح غم خویش و غمدار خویش
گردند.
چه باید کرد؟
با توجه به فعالیت های انجمن های
زنان در کشورهای درگیر جنگ و تنش های سیاسی در قرن حاضر، دیده می شود که این
فعالیت ها خیلی محدود بود و در هر کشوری به صورت پراگنده انجام می یابند.
اما اگر نگاهی به فعالیت های زنان
افغانستان، در داخل و بیرون از این کشور بیافگنیم، باید به صراحت گفت که زنان
افغانستان هنوز در پله های خیلی نخستین
فعالیت سیاسی قرار دارند.
بنابرین به باور من صرف نظر از
اندیشه سیاسی زنان، باید زنان افغانستان یک محور مشترک کسب نمایند.
ـ باید در مرحله اول یک مرکز
تحقیقات علمی و دینی ایجاد گردد و توسط تعداد بیشتر زنان به فعالیت رسمی آغازبه
تحقیق وپژوهش کند.
این نخستین گامیست در راه روشنگری
زنان و جامعه.
زیرا مواردیکه اکنون توسط متولیان
دین جنبه عملی به خود گرفته و گستاخی این افراد تا مرزی رسیده است که حتی خواهان
رسمیت بخشیدن به شنیع ترین رسم بدوی یعنی سنگسار نیز گردیده اند.
اکنون شدیدآ نیاز آن می رود که
زنان افغانستان با سلاح علم و دانش با جهالت شوم قرن به مبارزه بپردازند.
ـ باید زنان مهر سکوت را بشکنند و
زیر پرده های سیاه « زن وفادارـ زن بلاکشیده، زن مظلوم، زن بی زبان، زن پدردار،
ننگ و عزت مرد و... » بیش از این برای خود زنجیر نسازند.
هریک از این گونه القاب و واژگان
باید بصورت علمی بررسی گردد و این سوال مطرح شود که چرا مردان افغانستان که ادعای
غیرت دارند، اول این مورد یعنی « غیرت» را عملآ در شخص خود حل نمی کنند و از خود
نمی سازند.
ـ با زنان هم سرنوشت خویش از
کشورهای اسلامی ارتباط برقرار کنند و با برگزاری سیمینار های علمی به مسایل درد سر
ساز اجتماعی خویش بپردازند.
تبادل تجربیات شبیه به هم یکی از
راه های خود شناسی و تحقق اعتماد به نفس است.
ـ به تاریخ مبارزات زنان اروپایی
دقت گردد.
گفتنیست که در حال حاضرلزوم آن می
رود که با مطالعه فراز و نشیب هایی زندگی
زنان اروپا ، بااستفاده از امکانات مختلف رسانه یی باید تلاش گردد تا قدم به قدم راه مبارزاتی خویش را
هموار و قابل گذر نماییم.
سکوت نباید اجبار زندگی
زنان باشد
از گذشته ها برای زنان تحمیل شده
است که زن با لباس سفید به خانه همسر می رود و با لباس سفید باید برون شود» اکنون
این لباس سفید اگر در تمام زندگی با خشونت مرد و خانواده او لکه دار شد چه؟
این لباس سفید اگر در تمام زندگی
خاکستری و خونین بود، چه؟
پس باید در اول این امر درک گردد
که مخصوصآ زنان افغانستان، شاید خیلی خیلی کم با لباس سفید از خانه همسر به زیر
خاک بروند؛ زیرا آنچه را جامعه سفید تلقی می کند، کفن خونین از غم و رنج و آه و شکوه هاییست که زن
با خود به گور می برد.
بنابرین اعتقاد من براینست که
نباید سکوت کرد. قطعآ شرم نیست اگر زنی از لت و کوب که برروی صورت گرفته است،
بگوید. از شقاوتی که استخوانها نحیف اورا
آزار داده است.
اگر شرم و عیبی باشد، به زور
بازوییست که بیرحمانه بر پیکر زن شلاق کوبیده است.
به تجاوز متدام باید پایان
داد.
یکی دیگر از موارد خیلی تکاندهنده
که از دورها تا حال در زندگی زنان معمول است، تجاوز متدام بر جسم آنان است.
زیرا زنی که بدون رضایت خودش و حتی
در کودکی به عقد مردی درآورده می شود، در نخستین شب عقدش با مردی مؤاجه می شود که
با او هیچگونه پیوند عاطفی ندارد.
پذیرفتن اجباری ازدواج با همان مرد
دلیل می شود که زن تمام زندگی اش از عشق و صمیمت محبت خالی بماند و فقط مثل یک
ماشین تولید نسل کند.
باید از پایین ترین سطوح اجتماع تا
بلند ترین قشر جامعه همه وهمه باور به این داشته باشند که ازدواج زیر سن هژده
سالگی جرم است وعقد یک دختر بانو بدون رضایت خوش قطعآ جنایت خوانده شود.
مشکلات اجتماعی زنان باید
علامت گزاری گردند.
طور مثال آزار و اذیت زنان در جاده
های افغانستان روز تا روز شکل طبعیی به خود می گیرد و لحن زشت افراد مذکر و برخورد
نامردانه آنان، در برابر زنان در خیابانهای شهر های افغانستان بدون هیچ خللی همه
گیر شده است.
هرچند هر از گاهی و بنابر مناسبت
هایی به این پدیده شوم اجتماعی اشاره های صورت گرفته است واما باییست با طرح
برنامه های عملی در جهت روشنگری عوام، عمیقآ به این مورد پرداخته شود.
باید برای زنان ومردان امکانات
رسمی در جهت خودشناسی آنان مهیا گردد و از درون خود خانواده ها کثافت های مثل « زن
ناقص العقل است» را جاروب کرد و جای آن احترام متقابل را گذاشت.
یکی دیگر از پدیده های شوم در
افغانستان، گسترش عمل نجس « بچه بازی» می باشد.
عملیکه نه تنها روح وروان یک کودک
را تا آخر عمرش تکه تکه می کند؛ بلکه همچنان قلب مادران آنان را نیز داغدار می
کند. خشونت عریانی که سرطان گونه در مناطق مختلف کشور ریشه دوانیده است.
آنانیکه شبها تا دم صبح غریزه
خودرا بر این کودکان آرامش می دهند و روز تا شام در نگاه مردم عوام با استفاده از
دین و مذهب چهره خودرا با پارچه های عزت می پوشند باید شناسایی گردند وبه اشد
مجازت محکوم شوند.
شانزده روز مبارزه بین المللی عیله خشونت در برابر زنان
باید آغاز اندیشیدن به انسانهای
روی زمین و سرزمین ماگردد، سرزمینی که تاریخ معاصرش از نام زن تهیست.
باید آغاز سبز شدن جوانه های
مهربانی در دشتهای خشک خشونت و تلخکامی گردد.
باید آغاز دست به دست شدن بانوان
افغانستان با بانوان جهان باشد...
نباید پذیرفت که سرزمین ما سرزمین
پیکره های عاری وخالی از اندیشه گردد و علم را نباید دربرابر جهالت افراطی گری به ارزان
بدهیم.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen