برای ابوذرناز پسرک زنده یاد سردار احمد و زنده یاد
حمیرا که سیلی محکم خداست برروی
جنایتکاران طالب
پسر کوچک من! قصه ی فریاد تو گشتی، غم ویرانی ما
جان من! یادی
ازفاجعه ی تلخ، شب بیمار پریشانی ما
زخم زخم تن ابریشمی ات پرنده کوچک من، ناسوریست
به دل و دیده ما ملتهب وشعله فشان ،جان من و مانی ما
جان مادر! سرزمینی که تو یک شاخه ی سبزینه درختش هستی
یادگاریست از آن کاخ بلند پور سینا، سر و سامانی ما
هیچگاهی نکند خم کمرش را زیر شلاق سیاه طالب
نفس پاک تونورینِ
پیامیست به گلباغ فروزانی ما
ناز من، عطربهشت، لطف تقدس شعر و منظومه ی دل، جان ابوذر!
خنده هایت، دیدگانت، دستهایت روزنیست سمت چراغانی ما
جان مادر! درد
هستم درد سردار و حمیرا،درد نیلوفر و عمر
درد دست کوچک تو، درد قلب تو، طنین غم پنهانی ما
25.03.2014
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen