Dienstag, 4. Februar 2014

حامدکرزی: من حضور امریکایی ها را در افغانستان سودمند نمی دانم




رییس جمهور در کنار خطاب مجدد « برادر» به گروه طالبان در گفتگوی اخیرش باروزنامه ی سندی تیلگراف تآکید کرده است که حضور امریکایی ها را به نفع افغانستان نمی داند.

با توجه به این اظهارات رییس جمهور افغانستان و لحن تند ایشان در هفته های گذشته، ذهن هر انسانی با سوالهای گوناگونی درگیر می شود.

حامد کرزی پیش از این نیز سیاست مغشوشی در برابر مردم افغانستان داشت؛ چنانچه از آغازین دوره اول ریاست جمهوری خویش با طرح گروه طالبان میانه رو، نخستین سیلی ها را بر صورت داغدار آن سرزمین کوبید؛ واما در سطح بین المللی مؤفق شد برای یک گروه افراطی تروریست اعتبار سیاسی کسب کند.

از آغاز حکومت حامدکرزی افزایش حملات انتحاری جان هزاران نفر را قربانی گرفت؛ اما رییس جمهور کمترین اعتنایی به زخم دلهای پدران، مادران و اشک کودکان آن سرزمین نکرد؛ بلکه بیشتر و بیشتر برای خاطرخواهی برادران ناراضی خویش گریبان درید.

زنان افغانستان در دور همین رییس جمهورحامدکرزی با سنگسار آشناشدند و هزاران جوان در همین دور سیزده ساله حکمروایی ایشان گرفتار اعتیاد گردیدند.

کشور افغانستان با وجود سرازیر شدن میلیارد ها دالر امریکایی هنوز هم زیر خط فقر باقی مانده است و بزرگترین منبع عایداتی این کشور را کمک های خارجی و فروش مواد مخدر تشکیل می دهد.

اینها مواردی اند که صد ها بار نوشته شده اند و اینجا هم یک یادآوری کوچکی بیش نیست.

اما آنچه سوال برانگیز است، روش متناقض رییس جمهور در سطح بین المللی و دربرابر مردم کشورخود ایشان است واینکه رییس جمهور چه خوابی را در تعمیق ریشه های تروریزم در آن خاک می بیند؟

با مکث کوتاهی به یکی از بخش های مهم علم راوانشناسی، یعنی مبحث شناخت شخصیتی متوجه می شویم که رفتار متضاد رییس جمهور افغانستان، مخصوصآ از بعد حرکات هیجانی ایشان، تصویر یک فرد سالم را ارائه نمی دهد.


طور مثال در رفتار ها و ابراز نظر های رییس جمهور در ادامه سالهای گذشته تعادل و توازن، که یکی از وجوه برجسته شخصیتی محسوب می شود، قطعآ وجود ندارد.

باری به عنوان مرد معمولی غیر سیاسی اظهار نظر می کند، زمانی شبیه یک کودک از عشق و علاقه اش به کرسی ریاست جمهوری و با لحن عامیانه می گوید: « ایلا دادنی نیستم، او مردم مه این چوکی ره ایلا دادنی نیستم.» گاهی مثل یک رییس جمهور مستقل یک سرزمین متکی به اقتصاد خودی جیغ می کشد وتمثیل می کند که گویا مردمیدان وسیاست باشند...  و فردایش با لحن شکسته یی ندامت خودرا نشان می دهند.

در این میان برجسته ترین نوع برخورد ایشان، ثبات احساسی رییس جمهور در برابر برادران ناراضی ایشان است و طغیان قوم پرستی ایکه حتی شدت جنایات را نیز کافی نمی پندارد.

از ترحم بی حد ایشان بر جنایتکاران طالب می توان برداشت کرد که  کشته شدن هزاران نفرغیر نظامی و صد ها سرباز و افسر ارتش و پولیس افغانستان  و کشته شدن صد ها سرباز خارجی  در ادامه سیزده سال زمامداری رییس جمهور حامد کرزی برابر به یک دانه شبش تروریست های طالبان ارزشی نداشته است.


واما اکنون در آستانه انتخابات افغانستان، زوال حتمی و شکست، واهمه ی وحشتناک مستولی بر شب و روز رییس جمهور گردیده است.

چنین اظهار نظر های رییس جمهور ساده اندیشی نیست، بلکه ایشان با وقوف کامل صحبت می کنند، حامد کرزی به صراحت می داند که حمایت از تروریستان طالب بنام برادر، شریک بودن خود ایشان را در قتل عامهای طالبان به اثبات می رساند.

ایشان به این امر واقف اند که افغانستان، در عصر قرن هژده و نوزده میلادی نیست، با آنکه رویداد های آنزمان را مطرح می کنند وبا تصور بر اینکه تاریخ جعلی افغانستان هنوز هم کارآمد داشته باشد، بر شعور مردم آن سرزمین توهین می کند.

بنابرین احتمال می رود که رییس جمهورحامد کرزی به وضاحت آگاه باشد از اینکه پس از پایان کارش و حتی تا پایان عمرش، روزی مردم این کشور و جهان برای دادخواهی خون جوانان وقربانیان جنگ علیه تروریزم در افغانستان، اورا نیز به عنوان جنایتکار جنگی به دادگاه بین المللی دنهاگ بکشانند.   

International Criminal Court                                                           
          دادگاه بین المللی لاهه
نادیه فضل 04.01.2014

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen